loading...
www.samavat.com
منصور امینی بازدید : 690 چهارشنبه 29 دی 1395 نظرات (0)


  • دسته بندی:

نكته اي كه نيازبه توضيح دارد اين است كه آنچه را كه وزارت اطلاعات به حق ممنوع الفعاليت ميداند شركت هاي هرمي با ويژگي هاي مخصوص به خود هستند كه در يك ده گذشته در كشورايران باعث مالباختگي عده اي كثيري از هم وطنان و در عين حال سبب مالداري بي حد و حصر عده اي ديگري شده اند يعني گروهي بدون داشتن استحقاق به در آمدهاي كلان دست پيدا كنند كه اين ثروت اندوزي لزوما" ملازم با مالباختگي عده ديگري ميشود .
لذا آنچه را كه وزارت بازرگاني در مقام تبيين و تشريح آن بر آمده اين است كه شبكه هاي بازاريابي، سودمند است كه با اين وصف بايد مابين شبكه هاي هرمي كلاه بردار و نوع سالم آن  كه نتيجه عملي فعاليت markting network میباشد  كه هيچگونه ضرري به هيچ كس نمي رساند و در واقع فروشنده كالايي كه، از اين شبكه استفاده مي كند قسمتي از سود خالص خودرا با ديگران تقسيم و تسهيم مي كند.، قائل به يك تقسيم بندي بشويم .
يعني آنچه را كه وزارت بازرگاني در صدد قانون مند كردنش بر آمده و وزارت اطلاعات كه حافظ امنيت كشوراست ممنوع مي داند، بيانگر اين نكته ظريف است كه شبكه هاي هرمي و شبكه هاي بازار يابي دو مقوله جداي از يكديگرند كه متاسفانه برخي از شيطنت هاي ژورناليستي موجب شده
كه آنها يكي تلقي شوند. كه در اينجا لازم است به شرح جزييات اين دو مقوله بپردازيم .

مبنای اختلاف؟


الف) شركت هاي موسوم به هرمي:
در شركتهاي هرمي يا كالايي بصورت شيء خارجي و عيني وجود ندارد يا اگر وجود داشته باشدفاقد ارزش واقعي و معقولي است كه گردانندگان شركت براي آن تعيين كرده اند، به عنوان مثال
 در حالي / يك قطعه سكه طلا با گرماژ 3 الي 4 گرم را به قيمت 2  ميليون تومان عرضه مي كنندكه اين قيمت واقعي چنين سكه اي نيست و در پاسخ به اينكه معيارتعيين قيمت چه بود ه است ظهار مي دارند كه اين سكه در تيراژ كم و بصورت كلكسيوني منتشر شده است كه كم تيراژ بودن وكلكسيوني بودن در هر صورت مطلوب سرمايه گذار نيست و هرگاه سرمايه گذار از كار خود منصرفشود قادر به باز پس گيري سرمايه خود نيست.و اصولا" كلكسيونرها افرادي هستند كه با داشتنپس اندازهاي نسبتا " زياد و مازاد بر نياز و صرفا " بر اساس علائق شخصي اقدام به جمع آوري ونگهداري برخي كالاها ميكنند بدون اينكه قصد كسب سود و سوداگري از آنها را داشته باشند والبته تعداداين افراد بسيار كم است
++++++++++++++++++
يكي ديگر از اركان هاي شركت هاي موسوم به هرمي نامحدود بودن گسترش زير شاخه ها است كه حاصل اين عدم محدوديت، دست يابي شاخه هاي اصلي به سود هاي نجومي و كلان است كه هيچنقشي در كسب آن سود نداشته اند در حالي كه در شبكه هاي بازاريابي قانوني اولا كالايي با ارزش واقعي عرضه مي گردد و ثانيا با توجه به محدو ديت زماني عرضه كالا تعداد زير شاخه ها از يك حدمنطقي فرا تر نخواهد رفت.
نتيجه عملي و عيني شركت هاي موسوم به هرمي تبادل پول و خروج آن از كشور در يك فضاي مجازي و مالباختگي تعداد زيادي از سرمايه گزاران در مقابل دارا شدن غير معقول عده اي رونق كسب و كار وفروش سريع تر (nm) ديگراست در حالي كه نت يجه عملي شبكه هاي بازاريابي كالا و سهيم كردن افراد در سود كالايي است كه خود آنها نيزاز آن كالا بهره مند شده اند وضمن حفظ و سرمايه در داخل كشور،پرداخت حقوقات و ماليات هاي قانوني نيز به شكل كاملا ضابطه مند صورت مي گيرد.
ب ) شبكه هاي بازار يابي سودمند:
گاهي اوقات يك شركت سمبل يك پديده خاص مي شود كه در اين موقع خطاهاي ادراكي دررصدكنندگان آن پديده بوجود مي آيد . متاسفانه شركت كوئست (گلدكوئست ) به عنوان سمبل يك شبكه هرمي در اذهان مردم ايران، چنان حك شده است كه آغازگر هرنوع بحث علمي پيرامون اين پديده، بخش زيادي از انرژي و وقت خود را بايد صرف زدودن آثار تخريبي عملكرد اين شركت و دوستان هم خانواده اش در كشور نمايد.
البته خواص عملكرد چنين شركتهايي براي كشور محل استقرارشان، بر كسي پوشيده نيست . اماهدف اين مقاله معرفي الگوي جديد تر و پيشرفته تري است كه ارزش آفريني كند و دست به توليدسرمايه زند، نه اينكه عملاً پول را از نقطه اي از جهان به نقطه اي ديگر واريز نمايد . زيراستمرار روندكنوني شركتهاي هرمي با تكنولوژي اقتصادي فعليشان ، همان تاثيري را بر اقتصاد مناطق مختلف جهان مي گذارد كه، كارخانجات فرسوده و دودزاي قديمي بر محيط زيست كره زمين.
براي شروع علمي اين بحث، بايد شبكه سازي هرمي و بازاريابي هرمي را، از يكديگر جداكنيم. با اين جدا سازي به اين حقيقت مي رسيم كه تاريخچه شبكه هاي هرمي نه 65 سال و ازدرون كشور آمريكا بلكه به قريب 1400 سال و از زادگاه رسول اكرم (ص) آغاز گشت . مگر جزاين است كه عده اي كه براي تبليغ دين اسلام راهي مناطق مختلف مي شدند ، بخشي از شبكه هرمي طراحي شده توسط ذهن هوشمند و با ذكاوت پيامبر اسلام (ص) را تشكيل مي دادند . يقينا دين نوپاي اسلام در بين اديان قديمي و كهنسال ديگر، تنها با شبكه سازي هرمي موفق شد درمدت كوتاهي از شبه قاره هند تا شمال آفريقا و اروپا را در نوردد.
پس اشكال كجاست ؟
عضو شدن در اين شبكه ها چه اشكالي دارد؟
آيا مرزي بين شركتهاي مجاز و غير مجاز وجود دارد؟
آيا عضو شدن، خريد و بازاريابي در چنين شركتهايي
حلال است يا حرام ؟
براي پاسخ به اينها و صدها سوال ديگر لازم است شرح مختصري از آنچه در شبكه هاي بازاريابي
هرمي اتفاق مي افتد را بيان كنيم.
ابتدا يك فرد به عضو شدن در يك شبكه هرمي تشويق مي شود، عامل انگيزشي اين تشويق، سودمالي قابل توجهي است كه به گفته مبلغان شبكه، به زودي براي شخص عضو شده، تحقق خواهد یافت
مبلغ  a براي خريد كالا . براي عضو شدن و بدست آوردن جايگاه در شركت يك مبلغ خاص (مبلغ b) محاسبه و جمع اين دومبلغ از فرد دريافت مي شود.
Receipt =a + b
بعد از دريافت اين مجموع مبالغ، فرد عضو شده موظف به عضو گيري مي گردد . تا بخشي از سودمالي وعده داده شده به او، از جيب نفر بعدي تامين گردد و اين چرخه بصورت بي انتها، در ذ هن اعضاء جديد ترسيم مي گردد
با كمي دقت نظر و تيز بيني، عدم مشروعيت چنين قرارداد كاري بين افراد، به روشني خودنمايي مي كند.
مشکل چیست؟
اول آنكه انگيزه طراحان شركت از دريافت حق عضويت يا جايگاه و دوم وعده فروختن بي انتها و نا محدود يك كالا، در يك بازار محدود و با انتها، كه قطعا وعده پوچي مي باشد، به چه منظور صورت گرفته است ؟
پي در پي و نامحدود فروختن يك كالا در يك بازار محدود (حتي به وسعت كل ساكنين كره زمين) از نظر منطق رياضي امكان پذير نيست و دير يا زود، بازار از كالاي مورد نظر اشباع شده يا اگر سرعت زاد و ولد بازار هدف را با سرعت رشد شبكه هرمي برابر بدانيم (كه به هيچ وجه چنين نيست و همواره سرعت زاد و ولد از رشد تصاعدي شبكه كمتر است ) باز هم بعد از گذشت
مدتي، با كالاهاي از مدافتاده اي مواجه خواهيم شد كه ديگر فاقد ارزش واقعي مي باشند.
Receipt =a+b  از آنجا كه براي عضويت افراد، مجموع دو مبلغ از آنان دريافت ميشود
 چون امكان بازاريابي مجدد از سطوح آخر گرفته مي شود، همه آنان مبلغ
b را که بابت جايگاه بازاريابي از آنان گرفته شده ضرر خواهند كرد.
و در صورت قبول فرض غير محتملِ برابري سرعت رشد جمعيت با سرعت رشد شبكه، آنگاه پديده قديمي شده كالا رخ خواهد داد و آنگاه همه سطوح آخر مبلغ ضرر خواهند کرد
در هر دو صورت مال باختگي سطوح آخر بازاريابان قطعي و حتمي است.
پس چرا دريافت حق عضويت؟ و چرا وعده فروش بي انتها ؟
پاسخ به اين دو پرسش يك جواب واحد دارد.
جذب بازار ياب بيشتر ، فروش بيشتر، سود بيشتر!!!
خاطره مالباختگي رده هاي پايين بازاريابان، كه به صورت فصلي و موسمي با كالاهايي جديد،مرتباً تكرار مي شود آنچنان درذهن ها حك شده است كه متاسفانه فعاليت شركت هاي گلدكوئستي،در نظر تصميم گيران جامعه نيز مترادف با كل پديده شبكه و شبكه سازي شده است.
اگر بتوان زنگار حواشي را از اين پديده جذاب و به شدت قدرتمند زدود و اشتراكي بين نظرات مصلحين اجتماعي يافت، شايد بتوان از اين ابزار قدرتمند براي جبران بسياري ازعقب افتادگي ها و كمبود هاي اجتماعي استفاده نمود.
حدود سال 83 و با اولين پرونده شكايت مال باختگان رده پايين اين نوع شبكه هاي بازاريابي نظرقوه قضائيه به اين پديده جلب شد و سابقه كار مطالعاتي اين نهاد از همان حدود تا به امروز ميباشد.با توجه به اينكه تمايل اكثر افراد به درمان بيشتر است تا پيشگيري، بعد از ابتلا نسبي جامعه، سوال پيرامون حلال يا حرام بودن فعاليت در شبكه هاي هرمي، از مراجع تقليد آ غاز گشت و بدين جهت بررسي مراجع تقليد در مورد اين پديده نيز همانند قوه قضائيه، چندان سريع شروع نشد.
اما بد نيست بدانيم در آن سوي مرزها نيز نهادهايي براي مواظبت از حقوق شهروندان جامعه در مواجهه با اين قبيل پديده هاي نو، بوجود آمده و مشغول مطالعه و بررسي دائم مي باشند . از آن جمله مي توان به FTC
اشاره نمود كه سابقه كاري اين نهاد به چند دهه (حدود 65 سال ) مي رسد.
اما چگونه مي توان از قدرت عظيم شبكه هاي هرمي، بهره برداري هاي درست و اخلاقي نمود؟
فرض تشكيل يك شركت مجاز بومي(ايراني)
اگر شركتي مرامنامه خود را بر اساس نقطه اشتراك تمام نهادهاي مصلحت انديش اجتماعي بنانمايد. و يا به عبارتي با حركتي اخلاق گرايانه (نه صرفاً منفعت طلبانه ) نظر كامل تمامي نهادهاي مصلحت انديش اجتماعي را تامين نمايد، محتملا مي تواند از قدرت عظيم شبكه هرمي در جهت جهش هاي فرهنگي اجتماع استفاده نمايد.
- آيا حقيقتا و براستي يك شركت هرمي مي تواند موجب تحول سريع فرهنگي در ايران اسلامي ياهر نقطه ديگري از جهان شود؟
اگر نگاهي به پديده هاي طبيعي و الگوهاي رشد در طبيعت پيرامون خود داشته باشيم،مي بينيمكه سه نوع الگوي رشد مشخصِ قابل طبقه بندي، وجود دارد.
الگوي رشدابنيه اي
 
الگوي رشد درختي 
 
الگوي رشد انفجاري(پاپ كورني)
- در الگوي رشد ابنيه اي واحدهاي رشد كننده پيش نياز يكديگر محسوب مي گردند.
بعنوان مثال : هنگام چيده شدن آجرهاي يك بنا، تا رديف اول كامل نگردد، امكان گذاشتن رديف دوم روي آن وجود ندارد.
- در الگوي رشد درختي، واحد هاي رشد كننده وابستگي چندان مستقيمي به يكديگر ندارند .
بعنوان مثال : هنگامي كه يك شاخه درخت در حال جوانه زدن باشد، شاخه ديگر نيز همزمان مي تواند رشد كند (مدل هرمي نيز از همين الگو بهره برداري مي كند).
- در الگوي رشد انفجاري (پاپ كورني ) ما با يك سري اجزا قابل رشد رو برو هستيم كه در يك بسته واحد (دانه ذرت ) جمع شده اند و اگرعلتهاي ثانويه اي (مثل گرماي اجاق ) برآن مجموعه اجزا عارض شود، آن بسته ي قابل رشد، به يك باره حجيم شده (پاپ كورن يا ذرت بو داده )، و از نظر
حجم، در زمان بسيار كم، رشد بسيار زيادي حاصل مي گردد.
معدودي از محصولات تعالي گرا را مي توان يافت كه خاصيت رشد دهندگي انفجاري ( پاپ كورني) در مخاطب خود بوجود مي آورند . استفاده كننده آن محصول خاص، پس از مدتي يك رشد و تعالي محسوس و چشمگير، در خود مشاهده مي كند (البته به شرط مداومت ). اگر شركتي موفق شود ضمن رعايت و گذر از نقطه اشتراك مصلحين اجتماعي (مراجع ديني – قوه قضائيه
و نهادهايي مانند FTC . . .. ) با الگوي رشد درختي، محصولاتي با ويژگي رشد انفجاري را به متقاضيان تحويل نمايد . بعد از اتمام يك دوره توزيع از يك محصول فرهنگي خاص و اشباع تقريبي افراد جامعه، در يك مدت بسيار كوتاه، جامعه دچار تغييرات كيفيتي بسيار زياد دردرون شهروندان خود خواهد شد.
با توجه به گستردگي انواع ابزار ارتباطي، در يك شبكه مجاز و ملي، براي بازار يابي يك كالاي مجاز و ارزشمند، نيازي به تجمع بازار يابان در مكاني خاص و اتلا ف وقت و انرژي بسيار فراوان نيست و اين فرآيند مي تواند از راه دور و حتي در منزل خود بازاريابان صورت پذيرد.
البته وقوع چنين جهش و تحول عظيم اجتماعي، مستلزم كنار گذاشتن حس مارگزيدگي، نسبت به شركتهاي هرمي است . بايد تمام پيش داوريها و اثرات تخريبيِ رواني كه شركتهاي قديمي و داراي افراد مالباخته ، در ذهن آحاد اجتماع ايجاد كرده اند را كنارگذاشت و فضا را براي بحث علمي،دريافت و جذب ايده هاي بكر، سنجش امكان اجرا و پياده سازي، تجزيه و تحليل فني و كاربردي، و هدايت درست اين امكان بالقوه (شركتهاي هرمي مجاز) فراهم آورد.
در اين صورت امكان ايجاد شركتها ي هرمي مجاز و مشروع تحت نظر نهادهاي نظارتي و مصلحين اجتماعي، فراهم مي گردد .نظارت و بازرسي بر اينگونه شركت هابايد مستمرو سيستماتيك باشد تااحتمال انحراف از مسير، به وقوع نپيوندد . آنگاه دست يابي به رشد و توسعه جهش وار علمي وفرهنگي با استفاده از اين ابزار قدرتمند فراهم مي گردد
5 تست مهم براي تشخيص شركتهاي مجاز از شركتهاي غير
تست ۱ ( ارزشي بودن محصول ) بايد ديد كه كالاي مورد بازاريابي، در خريدار چه تغييري ايجاد مي كند ؟
تست ۲ ( درستي پاداش خريد ) آيا پاداشهاي وعده داده شده از طرف شركت، صادقانه و عقلاني
است، و شركت در مورد پديده اشباع بازار و . . . تمام حقيقت را با شما درميان مي گذارد؟
تست ۳ (موقعيت مكاني شبكه ) آيا ريشه هاي مكنده و ميوه هاي رسيده شركت بازاريابي هر دو
در يك سرزمين قرار دارند، يا اينكه ريشه ها در يك سرزمين در حال مكيدن سرمايه هاي ملي، وميوه هاي شركت در سرزميني ديگر در حال شكوفا شدن و رسيدن و كمك به اقتصاد آن سرزمين بيگانه اند ؟
تست ۴ ( محل پرداخت پاداشها ) بايد ديد پاداش بازاريابي (كميسون بازاريابي ) كه به اعضا پرداخت مي شود از ارزش ايجاد شده توسط يك واحد كالاي فروخته شده مي باشد يا اينكه اين پاداش از جيب نفر بعدي برداشت و به شخص قبلي پرداخت مي گردد.
تست 5 ( سادگي روش كار ) شركتهاي اخلاق گرا و مجاز شرايط بسيار صادقانه اي براي پرداخت
پاداش دارند و تحت هرشرايطي به تعهدات خود عمل مي كنند.
اما شركتهاي منفعت طلب با قرار دادن بندها و تبصره هاي زياد و به بهانه هاي مختلف( مانند Direcsiling و Vocher و Ranks  )
پاداش كلان و غير واقعي وعده داده شده خود را، مشروط به اجراي آن بهانه ها مي نمايند.
***
گذر از تمامي تست هاي فوق (نه برخي از آنها ) و اشتراك نظر مصلحين اجتماعي، فقط مي تواندنقطه شروع حركت باشد .
نتيجه گيري
بهترين خدمت به يك موجود مضر، حمله ناقص به آن است . هر موجود مضر و فرصت طلبي از اين
ضربات كوچك سود مي برد، خود را تقويت مي كند و از همه بدتر تغييرچهره مي دهد . و اين روند ناقص هماني است كه شبكه هاي هرمي مالباخته دار، از سال 83 تا كنون از آن سود برده و باتجربه تر شده اند.
برخوردهاي فصلي و هيجاني هرگز چاره كارنيست . بهترين راه چاره ايجاد شركت هاي اخلاق گراست كه قلوب پاك سرشتي با نيت خدمت ( نه صرفاً منفعت ) آنان را بنيان گذاشته باشند .
برچيدن بساط شعبده بازان عصاي موسي (ع) را مي طلبد . نحوه عملكرد چنين شركت هايي بهترين معرف و شناسه براي تميز سره از ناسره است . عملكرد صحيح و اخلاق گرايانه اين گونه شركت ها مي تواند سطح توقع مردم را از يك شبكه هرمي درستكار بالاتر ببرد . نمونه واقعي به عموم مردم نشان دهد و فضاي جامعه را از نهي از منكر صرف، به سمت امر به معروف و نهي از منكر سوق دهد.
دو صد گفته چونيم كردار نيست
نويسنده:
 دكترسيد ضياءالدين خرم شاهي عضو هيئت نمايندگان
اتاق بازرگاني و صنايع ومعادن ايران

  • نوشته : گروه مای ورک
  • تاریخ: دوشنبه دهم بهمن ۱
  • ارسال نظر برای این مطلب

    کد امنیتی رفرش
    اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 40
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 40
  • باردید دیروز : 12
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 170
  • بازدید ماه : 639
  • بازدید سال : 4,076
  • بازدید کلی : 12,787,084